English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4510 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diastereotopic group U گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
group U حزب
group U شیعه
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
group U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
group U جمع کردن چندین وسیله با هم
group U مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
group U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
group U جمع اوری چندین چیز با هم
t group U گروه T
we group U گروه خودی
in group U گروه خودی
t group U گروه حساسیت اموزی
out group U برون گروه
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U دسته بندی کردن
group U گروه
group U انجمن
group U کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
group U جمعیت گروه بندی کردن
group U دسته دسته کردن
group U جمع شدن
group U گروه رزمی
group U دسته
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U ناوگروه
group test U ازمون گروهی
group velocity U سرعت گروهی
infinite group U گروه نامتناهی
open group U گروه باز
group theory U نظریه گروهها
group theory U نظریه گروهی
hydrogxyl group U گروه هیدروکسیل
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
leaving group U گروه ترک کننده
local group U گروه محلی
marginal group U گروه حاشیهای
membership group U گروه عضویت
minority group U گروه اقلیت
natural group U گروه طبیعی
norm group U گروه هنجار
group teaming U ریخته گری گروهی
group structure U ساخت گروهی
group interview U مصاحبه گروهی
group index U اندیس گروه
group index U شاخص گروه
group identification U همانند سازی گروهی
group frequency U بسامد گروهی
group factors U عاملهای گروهی
group dynamics U پویش گروهی
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
group mark U نشان گروه
group mark U علامت گروه
group separator U جداساز گروه
group selector U سلکتور گروهی
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
group printing U چاپ گروهی
group pressure U فشار گروهی
group of targets U گروه هدفها
group of targets U گروه اماجها
group norms U هنجارهای گروهی
group membership U عضویت گروهی
group drive U محرکه گروهی
phosphoryl group U گروه فسفریل
business group U شرکت سهامی [شرکت]
splinter group U گروهجداییطلب
noun group U گروهکلمات
interest group U علایقگروهی
group practice U گروهپزشکی
ginger group U افرادیکهکنارهمبایکدیگرکارمیکنند
adverbial group U گروه قیدی
within group variance U پراکنش درون گروهی
sporadic group U گروه نامنظم [ریاضی]
Group theory U نظریه گروه ها [ریاضی]
management group U ائتلاف تجاری
management group U ائتلاف چند شرکت
extra-group U ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
finite group U گروه متناهی [ریاضی]
cyclic group U گروه دوری [ریاضی]
user group U گروه کاربران
user group U گروه استفاده کننده
shot group U گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند
selected group U گروه گزیده
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
salvage group U گروه بازیابی وسایل
repeating group U الگوی داده مکرردریک رشته بیتی
reference group U گروه مرجع
product group U کالاهی مشابه
primary group U گروه نخستین
point group U گروه نقطهای
side group U گروه جانبی
spelling group U حرف رمزی که نماینده یک گروه رمز یا کلمات رمز است
tractor group U گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
thiocarbonyl group U گروه تیوکربونیل
task group U گروه ماموریت زمینی
task group U ناو گروه مامور اجرای عملیات
tail group U مجموعه دم که بعنوان یک واحد یا جزئی از هواپیمامسوب میشود
symmetry group U گروه تقارن
substituent group U گروه استخلافی
strength group U گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
standardization group U گروه معیاریابی
pile group U دسته شمعهائی که سر انها رادال بتنی می پوشاند
aiming group U دستگاه مثلث گیری
peer group U گروه همسالان
battle group U واحد ارتشی مرکب از پنج گروهان
beach group U گروه خدمات ساحلی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
between group variance U پراکنش میان گروهی
boat group U ناو گروه قایقها در عملیات اب خاکی
bridged group U گروه پل شده
bridging group U گروه پل شده
carbonyl group U گروه کربونیل
carboxylic group U کروه کربوکسیلی
closed group U گروه بسته
coacting group U گروه همکار
battle group U گروه نبرد
command group U گروه فرماندهی
commutative group U گروه جابجاپذیر
control group U گروه گواه
group therapy U گروه درمانی
attack group U گروه تک به ساحل
abelian group U گروه ابلی
air group U گروه هوایی
air group U گروه هوایی یک ناو
age group U گروه سنی
alkyl group U گروه الکیل
alkyl group U گروه الکیلی
amino group U گروه امینی
aiming group U عوامل مثلث گیری
acidic group U گروه اسیدی
acidic group U گروه اسید
acid group U گروه اسیدی
armor group U گروه زرهی
armor group U گروه زره تانک
army group U گروه ارتش
artillery group U گروه توپخانه
attack group U گروه تک
acid group U گروه اسید
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
group discussion U بحث گروهی
functional group U گروه عاملی
pressure group U گروه فشار
formal group U گروه رسمی
blood group U گروه خونی
blood group U تعیین کردن
blood group U گروه خون
feeding group U قسمت خوراک دهنده
feeding group U گروه تغذیه کننده
experimental group U گروه ازمایشی
gas group U گروه گاز
group acceptance U پذیرش گروهی
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
group contagion U سرایت گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
age group U گروه سالخور
group casting U ریخته گری گروهی
group casting U ریخته گری
group captain U سرهنگ هوایی
group atmosphere U جو گروهی
group analysis U تحلیل گروه
entry group U گروه واجد شرایط
deactivating group U گروه کم کننده فعالیت
dead group U زمین بیروح
detail group U قسمت بیگاری
detail group U دسته ماموربیگاری
encounter group U گروه رویارویی
criterion group U گروه ملاک
entry group U واجدین شرایط تخصصی شغلی
entering group U گروه وارد شونده
dead group U زاویه بیروح
end group U گروه انتهایی
age group competition U مسابقه برحسب گروه سنی
commutative group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
commutative group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
activated methylene group U گروه متیلن فعال شده
Abelian group [math.] U گروه جابجایی [ریاضی]
Abelian group [math.] U گروه جابجایی پذیر [ریاضی]
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
Abelian group [math.] U گروه آبلی [ریاضی]
commutative group [math.] U گروه آبلی [ریاضی]
opposition parliamentary group U گروه مخالف در مجلس پارلمانی [سیاست]
Why dont you join our group. ? U چرا به جمع ما نمی آیی ؟
air transport group U گروه ترابری هوایی
local group of galaxies U کهکشانهای گروه محلی
computer users group U گروه استفاده کننده کامپیوتر
lattice point group U گروه نقطهای شبکه
date time group U گروه تاریخ و زمان
date time group U گروه ساعت و زمان
directive group therapy U درمان رهنمودی گروهی
group teaming plate U صفحه ریخته گری گروهی
encounter group therapy U درمان با گروه رویارویی
group of battery plates U دسته صفحات باتری
group occulating light U چراغ ناپیوسته گروهی
fire support group U ناو گروه پشتیبانی اتش دریایی
free amino group U گروه امینی ازاد
group flashing light U چشمک زن دستهای
close covering group U ناو گروه پشتیبانی نزدیک
close covering group U ناو گروه مامور پوشش نزدیک
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
transformer connecting group U گروه اتصال ترانسفورماتور
Recent search history Forum search
2مهرآسا
1اکیپ دختر و پسر
1گردش علمی
1rhodamine
1واژه برزین برای تلفظ بهتر در انگلیسی بصورت Berzin نوشته شود یا Barzin?
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
8what is prosthetic group mean in persian
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com